صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۲  ، 
کد خبر : ۳۸۰۰۴۰
مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

پیامبرمان فرق می‌کند ولی امام حسینمان یکی است 

امسال زائران اربعین حسینی‌(ع) که علاوه‌بر شیعیان و اهل سنت، جماعتی پُرشمار از مسیحیان، زرتشتیان، صائبین و... نیز در این اجتماع نزدیک به ۳۰ میلیونی حضور دارند، پیروزی ایران اسلامی بر استکبار جهانی را به زائران ایرانی تبریک می‌گویند و در ابراز خشنودی خویش از این پیروزی، سر از پا نمی‌شناسند.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

پیامبرمان فرق می‌کند ولی امام حسینمان یکی است 

حسین شریعتمداری

 ۱- این‌جا کربلا است. بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری قمری است. از شهادت امام حسین علیه‌السلام و ۷۲ تن از یارانش، چهل روز گذشته است، در همین سرزمین و در همین نقطه. امروز جابر‌بن عبدالله انصاری صحابه بزرگوار رسول خدا‌(ص) و یار و یاور پاکباخته امیرالمؤمنین علیه‌السلام، همراه با عطیه عوفی که از تابعین و یکی از شیعیان پاکباخته امیرالمؤمنین‌(ع) و از رجال علم حدیث و مفسر قرآن است، در کربلا به زیارت تربت پاک سیدالشهدا و یاران شهیدش آمده ‌است. جابر در کهنسالی بینایی خود را از دست داده است. به عطیه می‌گوید بوی حسین را استشمام می‌کند و راست می‌گوید، بی‌جست‌وجو و بی‌آن‌که به این سوی و آن سوی برود‌، مدفن فرزند رسول خدا را می‌یابد و بر تربت حسین می‌نشیند. جابر با این خاندان آشناست. پدرش عبدالله یکی از ۱۲ نفری بود که در اُحد به هوای غنیمت، تنگه را رها نکرده بود و همانجا با یورش خالد‌بن ولید که در پس تنگه به کمین نشسته بود، به شهادت رسیده بود. جابر در آن هنگام پانزده ساله بود و با پدرش عبدالله به اُحد آمده بود. جابر در بسیاری از غزوات رسول خدا‌(ص) حضور داشت و در جمل و صفین و نهروان در رکاب امیر مؤمنان شمشیر زده و جنگیده بود...
ساعاتی بعد، کاروان کربلاییان که به اسارت رفته بودند از شام باز می‌گردند و با جابر و عطیه در سوگ شهیدان کربلا همنوا می‌شوند... غریبانه می‌گریند و از ستمی که بر آل‌الله رفته است به رسول خدا‌(ص) شکایت می‌برند...
۲- آن روزها، چه کسی باور می‌کرد که اربعین غریبانه آن روز به بزرگ‌ترین حماسه حضور در سراسر جهان و بی‌نظیرترین اجتماع انسانی در طول تاریخ بشر تبدیل می‌شود و همه ساله نوبت به اربعین که می‌رسد، ده‌ها میلیون نفر از شیفتگان ابا‌عبدالله‌الحسین بینش و منش او را بر صفحه دل می‌نشانند و در داغستان پنجاه و چند درجه‌ای عراق این «نقشه راه‌»را به دست می‌گیرند و به یاد شهدای کربلا و به منظور تداوم راه آنها فاصله هشتاد و چند کیلومتری نجف تا کربلا را پای پیاده طی می‌کنند و همه ساله نیز بر تعداد آنان افزوده می‌شود. ده‌ها میلیون عاشق جا‌مانده را نیز باید به شمار آنها افزود... امروز آن واقعه که آن روز نشدنی به نظر می‌رسید اتفاق افتاده است.
۳- دخترک عراقی ۵ یا ۶ ساله است. سبد کوچکی در دست دارد. چند جفت جوراب در سبد است. دخترک در مسیر راهپیمایی انبوه جمعیت از نجف به کربلا ایستاده و به زائران، جوراب تعارف می‌کند. خود دخترک اما، پا برهنه است!...
-‌پدر جان چند سال داری؟... ۸۴ سال... ‪‌‌-‬با این قد خمیده و عصا در دست برای چه آمده‌ای؟!...  آمده‌ام به مولایم اباعبدالله‌الحسین بگویم، فراموشت نمی‌کنیم... -سلام برادر! از کجا می‌آیی؟... از فرانسه... ‪-‬ صلیب بر گردن داری؟!... مسیحی هستم‌... -‌‌‪مسیحی و پای پیاده در مسیر کربلا؟!... پیامبرمان فرق می‌کند ولی امام حسینمان یکی است... -آقای راننده! از جاده اصلی منحرف شده‌اید. قرار است ما را به نجف ببرید ولی.... به اهالی روستایمان قول داده‌ام برایشان زائر بیاورم... امشب را میهمان روستایمان باشید، صبح زود به نجف می‌رویم... جان ابوالفضل‌العباس مرا نزد اهالی روستایم شرمنده نکنید! منتظر شما هستند... -چه می‌کنی برادر جان! تو را به خدا خجالتم نده... چرا پایم را بوسیدی؟... پای تو؟!... پای تو نیست، پای همه شیعیان است... غبار راه حسین بر آن نشسته است... -اتفاقی افتاده؟ جوان از مامور پلیس عراق می‌پرسد‌. نه چیزی نیست. باید با من به چادر فرماندهی بیایيد!... به چادر فرماندهی که می‌رسند، افسر عراقی خم می‌شود و پای برهنه و خاک‌آلود جوان را می‌بوسد... جوان، یکّه می‌خورد...‌ اشک در چشمان افسر عراقی حلقه می‌زند...
۴- خبرنگار روزنامه آمریکایی «‌هافینگتون پست» در توصیف این راهپیمائی عظیم می‌نویسد:
«‌یک بخش از این مراسم سوگواری که هر مشاهده‌کننده‌ای را بهت‌زده می‌کند دیدن این صحنه است که هزاران چادر که آشپزخانه موقت هستند توسط روستاییان منطقه در کنار مسیر زائران برپا شده است. گردانندگان موکب‌ها، جلوی زائران را می‌گیرند، با آنها راه می‌روند و از آنها خواهش می‌کنند که دعوت آنها را بپذیرند که اغلب شامل یک مجموعه کامل از خدمات مناسب برای پادشاهان است؛ در ابتدا پاهای شما ماساژ داده می‌شود، سپس غذای گرم و خوشمزه تعارف می‌کنند و بعد از آن از شما دعوت می‌شود که استراحت کنید، در حالی که لباس‌های شما شسته و اطو زده می‌شود و بعد از بیداری به شما بازگردانده می‌شود و البته همه این کارها رایگان و با مهربانی صورت می‌گیرد ... رسانه‌های ما در غرب این صحنه‌ها را سانسور می‌کنند‌».
و خبرنگار واشنگتن پست در گزارشی آورده بود: «‌اگر دنیا حسین، پیامش و جان‌نثاری‌اش را شناخته بود، همه می‌توانستند ریشه‌های باستانی داعش را پیدا کنند و بفهمند که عقیده این گروه برای مرگ و نابودی از کجا سرچشمه می‌گیرد. قرن‌ها پیش بود که بشریت در کربلا بنیانگذاری وحشیگری و جنایت را شاهد بود. وحشیگری و جنایتی که در قتل حسین خلاصه شده بود. این اتفاق مواجهه ظلمت مطلق با نور درخشان بود. مقابله فساد با فضیلت. از این روست که روح حسین تا به امروز زنده مانده است و حضورش با تمام جنبه‌های زندگی این افراد گره خورده است... و هیچ تحریم رسانه‌ای نمی‌تواند نور او را خاموش کند. حسین کیست؟ سؤالی با این عمق که می‌تواند باعث شود افراد، دین خود را تغییر دهند و تنها زمانی می‌تواند پاسخ داده شود که شما با پای پیاده به حرم حسین رفته باشید»‌...
۵- در احادیث و روایات معتبر آمده است که حضرت بقیهًْالله‌الاعظم -ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- به‌هنگام ظهور، خود را با شاخصهِ فرزند امام حسین علیه‌السلام به مردم دنیا معرفی می‌فرمایند. پس مردم دنیا باید امام حسین ما را بشناسند.... آیا راهپیمایی ده‌ها میلیونی اربعین که همه ساله نیز بر تعداد و شمار زائرانش افزوده می‌شود بخشی از معرفی امام حسین علیه‌السلام به جهانیان برای روز موعود نیست؟ مرحوم آیت‌الله بهجت، راهپیمایی اربعین را در همین سمت و سو تعبیر می‌کردند.
حالا به این کلام حکیمانه از رهبر معظم انقلاب توجه کنید؛ «در زمانه‌ای که عدّه‌ای خونخوار به دور از انسانیّت، نام اسلام را به یغما برده‌اند و به اسم دین، نفرت و وحشت و هر آنچه که غیرانسانی است را در جهان پراکنده می‌کنند و مایۀ شرم اسلام و مسلمانان گشته‌اند این خبر در جهان منتشر می‌شود که ۲۰ میلیون نفر، مسلمان، شیعه و سنی، عاشق، لبریز از عواطف انسانی، در اوج زیبایی و شکوه، صفا و صمیمیّت، در کربلا و در حرم حسین‌(ع) حاضر شده‌اند جهانیان را شوکه می‌کند. آنگاه این علامت سؤال در ذهن غیرمسلمانان شکل می‌گیرد که این حسین‌(ع) کیست که همه را پروانه‌وار به دور خود جمع کرده است و چرا هیچ‌گاه از این نوع از اسلام برای ما گفته نشده است و همیشه اسلام وهابی و سلَفی و دور از انسانیّت در رسانه‌های غربی منتشر شده است»؟!
 ۶- اربعین امسال اما، حال و هوای دیگری دارد. ایران اسلامی که پرچم اردوگاه جهان اسلام در مقابل دنیای استکبار را بر دوش دارد از جنگی ۱۲ روزه با آمریکا و اسرائیل که از حمایت همه‌جانبه تمامی قدرت‌های ریز و درشت دنیا برخوردار بوده‌اند، بازگشته است، پیروز و سرفراز. حریف بر این باور بود که ایران اسلامی را نهایتاً طی ۴ یا ۵ روز از پای در می‌آورد! ولی جنگ که به روز دوازدهم رسید، به گدائی آتش‌بس آمد.
امسال زائران اربعین حسینی‌(ع) که علاوه‌بر شیعیان و اهل سنت، جماعتی پُرشمار از مسیحیان، زرتشتیان، صائبین و... نیز در این اجتماع نزدیک به ۳۰ میلیونی حضور دارند، پیروزی ایران اسلامی بر استکبار جهانی را به زائران ایرانی تبریک می‌گویند و در ابراز خشنودی خویش از این پیروزی، سر از پا نمی‌شناسند. در طول مسیر ماکت‌هایي از انواع موشک‌های ایرانی نصب شده است و فریاد جماعت با شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل قطع نمی‌شود. «‌خاکمان زیر پایتان و آسمانمان برای عبور موشک‌هایتان‌» از جملاتی است که عراقی‌های میهمان‌نواز با دیدن زائران ایرانی بر زبان می‌آورند و...

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

گردنه‌ای برای پیشبرد سیاست جنگ علیه همه

رسول سنائی‌راد

یکی از موضوعات سیاسی که در روز‌های اخیر در عرصه افکار عمومی کشورمان بازتاب گسترده‌ای داشته، توافقنامه ارمنستان و آذربایجان در واشینگتن به‌ویژه خبر احداث دالانی زمینی برای اتصال در بخش سرزمینی جمهوری آذربایجان در جنوب خاک ارمنستان، یعنی به موازات مرز مشترک ۴۶ کیلومتری ایران و ارمنستان بود که از دل این توافق می‌تواند مسئله‌ای ژئوپلیتیک برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورد چراکه گفته شده ارمنستان کنترل این دالان را به مدت ۹۹ سال در اختیار امریکایی‌ها قرار داده‌است. چنانچه این خبر صحت داشته باشد، به معنای باز شدن پای امریکا و ناتو به مناطق حاشیه‌ای امنیت شمال کشورمان است و هرکجا که امریکایی‌ها حضور و ورود کرده‌اند، حاصلی جز توسعه تنش، ناامنی و زیان نداشته است. 
عامل دیگری هم که به حساسیت‌های داخلی دامن می‌زند، خاطره تلخ واگذاری باریکه قره‌سو در شمال غرب کشور به آتاتورک توسط رضاخان است که نقطه دوم اتصال مرزی ما با ارمنستان را با فاصله کمتر از ۵۰‌کیلومتر با ایروان، پایتخت آن قطع و زمینه اتصال ترکیه با نخجوان را فراهم کرد؛ اقدامی که برخلاف نظر کارشناسان نظامی کشور و بدون نگاه به پیامد‌های ژئوپلیتیک آن صورت گرفت و زمینه‌ساز طمع امروزی ترکیه برای توسعه به شرق از مسیر آذربایجان شده و در پیوند آن با ناتو، مسیر و راه ناتو را به قفقاز و بهانه امریکا را برای مداخله در مسائل منطقه‌ای و محیط امنیتی ما فراهم کرده است. همزمانی مطرح شدن موضوع با تنش نظامی کشورمان با رژیم صهیونیستی که سابقه نفوذ و حضور در جمهوری آذربایجان و سوءاستفاده از این موقعیت علیه ایران را دارد، به حساسیت‌های افکار عمومی افزوده، به‌ویژه اینکه امریکا حامی و همراه رژیم در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه کشورمان هم بوده است. 
پیداست پیاده‌سازی طرح احداث دالان زنگزور در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران درگیر تنش با رژیم صهیونیستی و روسیه درگیر جنگ اوکراین است، تنها به خواست و اراده دو کشور آذربایجان و ارمنستان محدود نمی‌شود و ورود آشکار امریکا در این مرحله و ترکیه در مراحل قبلی، گویای مداخله قدرت‌های دیگر در موضوع و نقشه‌ای برای بهره‌گیری از این فرصت و بهانه برای نفوذ در محیط امنیتی ایران و روسیه از یک سو و تأثیرگذاری بر خطوط ارتباطی و نقل‌و‌انتقال راهبردی مثل ابتکار کمربند و جاده چین از سوی دیگر است. 
در واقع این موضوع گرچه در پوشش حل منازعات دو کشور ارمنستان و آذربایجان صورت می‌گیرد، اما:
۱. حوزه نفوذ و گسترش ناتو و امریکا را گسترش می‌دهد. 
۲. زمینه کنترل و فشار ناتو را بر چین، روسیه و ایران فراهم می‌کند. 
۳. عملاَ کنترل ناتو را بر آسیای میانه با هزینه کشور هایی، چون آذربایجان و ارمنستان مهیا می‌سازد. 
بدیهی است اگر این طرح با توافق کشور‌های ذی‌نفع و بدون مداخله و حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای و با رعایت منافع کشور‌های همسایه صورت می‌گرفت، با این سطح از حساسیت‌ها و نگرانی‌ها مواجه نمی‌شد. 
ادعا هایی، چون تضمین امنیت دالان توافقی توسط ارمنستان، تثبیت مرز‌های دوران شوروی و توافق برای صلح، نمی‌تواند موجب عبور ساده از کنار این موضوع بشود چراکه سابقه سیاه امریکا نشان می‌دهد هرکجا پا گذاشته و سرپلی گیر آورده، از آن برای توسعه و تعقیب منافع به قیمت تنش، جنگ و سلطه‌جویی استفاده کرده است. 
البته نفوذ ناتو و امریکا به منطقه قفقاز جنوبی، گرچه بر وضعیت ژئوپلیتیک کشورمان اثر منفی می‌گذارد و اگر عرض این دالان بین ۵ تا ۶ کیلومتر هم درست باشد، ما را دچار خفگی ژئوپلیتیک می‌کند، اما پیامد‌های منفی و خطرناک آن برای روسیه و حتی چین به مراتب بیشتر بوده و تهدیدی مشابه جنگ اوکراین برای آنها به حساب می‌آید. 
بدیهی است در چنین شرایطی با درک نیاز‌های راهبردی کشور‌های ارمنستان و آذربایجان، باید از شکل‌گیری هرگونه کانون تنش جدید ممانعت کرد و برای رفع دغدغه‌های واقعی این کشور‌ها زمینه تعامل و مدیریت مشترک و قطع نفوذ قدرت‌های فرصت‌طلب و سلطه‌جو را فراهم آورد، ضمن اینکه همکاری و همراه‌سازی کشور‌های روسیه و چین نه‌تنها برای هشدار به بانیان این طرح خطرناک لازم است بلکه پیگیری حقوقی و سیاسی آن در کانال بین‌المللی به عنوان هشدار به تهدید صلح و امنیت جمعی نیز ضرورت دارد. 
آخر اینکه در این طرح امریکایی‌ها به دنبال حذف کشور‌های اروپایی نیز هستند و چه‌بسا بخواهند از این دالان به عنوان تنگه‌ای برای کنترل تجارت اروپا با شرق و دریافت انرژی از شرق نیز بهره‌برداری کنند که با توجه به نحوه برخورد امریکا با آنها در جنگ اوکراین، احتمال بالایی دارد. 
عملکرد ترامپ در ماه‌های گذشته نشان داده که او برای پیشبرد شعار «نخست امریکا» از پیگیری سیاست «جنگ علیه همه» هیچ ابایی ندارد و اگر لازم بداند، نه‌تنها حذف رقبا، بلکه ذبح شرکا را نیز مباح می‌داند. 
این ویژگی ترامپ برای کشور‌های ارمنستان و آذربایجان هم باید عبرت‌آموز باشد که استفاده از برگه‌های قمار در این بازی راهبردی می‌تواند آنها را به تله خطرناکی بیندازد که نه‌تنها سودی از جاده ترامپ نبرند، بلکه مجبور باشند تنها هزینه‌های آن را با فرمول محاسباتی ترامپ پرداخت کنند؛ فرمولی که پیش از این زلنسکی بابت حمایت‌های امریکا در جنگ خود با روسیه آن را تجربه کرده است.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

مانور زیرپوستی بریکس

علی بمان اقبالی 

با تغییر اساسی در اولویت‌های سیاست خارجی روسیه پس از بحران اوکراین؛ مسکو توجه ویژه به موضوعاتی چون تقویت ظرفیت و نقش بین‌المللی گروه اقتصادی بریکس به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور، سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه کشورهای مستقل یا همسود(CIS)، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان پیمان امنیت جمعی روسیه، هند و چین و سایر سازمان‌های بین‌المللی داشته است.  همچنین سازوکارهایی با مشارکت قابل توجه روسیه؛ حمایت از یکپارچگی منطقه‌ای و در چارچوب نهادهای چندجانبه دوستانه مورد توجه بوده و رویکرد گفتگو و کنشگری فعال در منطقه  آسیا و اقیانوسیه، آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه را نیز مد نظر دارد. در همین راستا، روسیه با هدف افزایش و گسترش تعاملات در همه زمینه‌ها بر مبنای سودمندی متقابل، به ایجاد همکاری استراتژیک ممتاز با جمهوری هند ادامه داده و توجه ویژه‌ای به افزایش حجم مبادلات تجاری، سرمایه‌گذاری مشترک در حوزه فناوری خواهد نمود. در عین حال که حصول اطمینان از مقاومت دهلی در برابر اقدامات مخرب دولت‌های غیردوست و نهاد‌های مرتبط نیز در دستور مسکو می‌باشد.
علی‌رغم فشارهای تجاری فزاینده از سوی ایالات متحده که سعی دارد دهلی را مجبور به کاهش روابط خود با مسکو کند، هند تأیید کرده است که میزبان ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه خواهد بود. این اعلام اندکی پس از آن صورت گرفت که دونالد ترامپ موج جدیدی از تعرفه‌ها را بر واردات هند در تلافی خرید نفت روسیه اعمال کرد. کرملین رابطه با هند را استراتژیک و ممتاز می‌داند. آجیت دوال، مشاور امنیت ملی هند، روز پنجشنبه در جریان سفر به مسکو، در بحبوحه فشارهای تجاری فزاینده از سوی ایالات متحده که سعی دارد هند را مجبور به کاهش روابط خود با روسیه، به ویژه خرید نفت از روسیه کند، گفت که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، قرار است به هند سفر کند. این مقام هندی تأیید کرد که سفر پوتین مورد توافق قرار گرفته است، اما تاریخ آن هنوز تعیین نشده است. البته این سفر ممکن است در اواخر ماه اوت انجام شود. مشاور امنیت ملی هند افزوده است ما از شنیدن خبر سفر جناب رئیس جمهور روسیه، پوتین، به هند بسیار هیجان‌زده و خوشحالیم.
روسیه از سویی همواره از مواضع هند حمایت نموده؛ به‌طوری که  در مسکو، دولت روسیه اظهارات اخیر ترامپ را تلاشی خام برای اعمال فشار بر یک شریک استراتژیک روسیه توصیف کرده است. به گفته کرملین، اقدامات اعلام شده توسط ایالات متحده با هدف تنبیه هند به دلیل دفاع از استقلال انرژی خود انجام شده و هیچ ارتباط واقعی با اوکراین ندارد. روسیه همچنین از همکاری استراتژیک خود با هند دفاع کرده است. در همین راستا سرگئی شویگو، دبیر شورای امنیت روسیه، در دیدار با مشاور امنیت ملی هند گفته است: “روسیه و هند با پیوندهای دوستی قوی که در آزمون زمان سربلند بیرون آمده‌اند، متحد هستند. برای کشور ما، تقویت همکاری استراتژیک، ممتاز و ویژه با هند یک اولویت است.” همچنین تأکید کرد که روسیه مصمم است همکاری فعال با هدف ایجاد یک نظم جهانی جدید، عادلانه‌تر و پایدارتر و تضمین برتری حقوق بین‌الملل و مبارزه مشترک علیه چالش‌ها و تهدیدهای معاصر را ادامه دهد و اساس گفتگوی مبتنی بر اعتماد بین دو کشور، تماس‌های منظم بین ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، و نارندرا مودی، نخست وزیر هند، است.
هند نیز از سوی دیگر غرب را به ریاکاری متهم می‌کند. پیش از این، هند کشورهای غربی را که از روابط تجاری قابل توجه خود با روسیه انتقاد می‌کردند، به ریاکاری متهم می‌کرد و روابط تجاری خود با روسیه را به آنها یادآوری می‌نمود؛ کشوری که غرب همچنان از آن محصولاتی مانند گاز طبیعی یا اورانیوم خریداری می‌کند. پس از چین، هند بزرگترین خریدار نفت روسیه است. سال گذشته، حدود ۳۶ درصد از واردات نفت هند از روسیه بود که در مقایسه با درصد حدود ۲ درصد در سال‌های قبل از جنگ اوکراین، افزایش قابل توجهی را نشان می‌دهد؛ چرا که تحریم‌های غرب علیه روسیه، به ویژه سقف قیمتی که برای نفت روسیه زیر قیمت بازار اعمال شده بود، این محصول را برای شرکت‌های هندی جذاب‌تر کرده است که در نتیجه موفق به صرفه‌جویی میلیاردها دلار شده‌اند

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

اربعین؛ بازخوانی پیام اصلاح‌گری و امید برای جامعه معاصر

محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
 

این روزها، ایران حال و هوای اربعین به خود گرفته است. اربعین گذشت 40 روز از شهادت امام حسین، یاران باوفایش و اسارت خاندانش را یادآور می‌شود. اما نکته مهم این است که کربلا، عاشورا و اربعین را نباید محصور در یک واقعه صرفا تاریخی دانست؛ چرا‌که در این صورت ظلم دوچندانی بر سیدالشهدا‌(ع) رفته است. 

هدف امام حسین‌(ع)، اصلاح امت اسلامی و بازگرداندن آن به راه مستقیم بود؛ امتی که از مسیر درست فاصله گرفته و به کژراهه رفته بود. حسین‌(ع) به ما آموخت ‌جامعه نیازمند ارزیابی مستمر خود با معیارهای معتبر است. یکی از درس‌های مهم این واقعه، حفظ کرامت انسانی و زنده نگه‌داشتن امید در شرایط دشوار است. این پیام به جامعه می‌گوید که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز نباید کرامت خویش را قربانی فشارهای روزگار کرد.\

اهل فکر جامعه باید بیندیشند که چگونه می‌توان در همین سختی‌ها، راهی برای حفظ کرامت مردمان یافت. واقع‌گرایی در سیاست‌های کلان از یک سو و ترویج انگیزه‌های دگرخواهانه و تقویت کمک‌های نهادهای مردمی از سوی دیگر، می‌تواند از بار زندگی سخت بکاهد. حضرت زینب‌(س) به‌عنوان پیام‌آور کربلا و رسانه عاشورا، در برابر تحریف آن واقعه بزرگ در آن شرایط سخت و فضای پرآشوب ایستاد. پیام زینب‌(س) به ما این است که ما نیز باید پاسدار حقیقت و انتقال‌دهنده درست آن، بدون هرگونه تحریف باشیم. جامعه دو‌قطبی، مصداق بارز تحریف حقایق و جایگزینی توهم به‌جای واقعیت است.

از این‌رو، در شرایطی که رسانه ملی نتوانسته‌ صدای واقعی عموم مردم باشد، مقابله با شایعه‌پراکنی و حفظ صداقت در فضای مجازی و واقعی‌ از وظایف زینب‌گونه‌(س) است. از درس‌های پس از عاشورا، مقاومت در برابر یأس است. اقدامات امام سجاد‌(ع) و حضرت زینب‌(س) به‌خوبی نشان می‌دهند که حتی در اسارت نیز فضایی برای بیان حقیقت وجود دارد و در آن شرایط تلخ، به‌جای انفعال‌ باید نقشی فعال ایفا کرد. این درس‌ها بیانگر آن است که پیام حسین‌(ع)، زینب‌(س) و اربعین، فرامذهبی است. حسین(ع) درس عدالت، کرامت، آزادگی و انسانیت می‌دهد.

در مسیر عشق به امام حسین‌(ع) باید از اختلاف‌های قومی، مذهبی و سیاسی عبور کرد؛ مشروط بر اینکه پیام ایشان را منحصر به گروه خاصی از شیعیان نکنیم. مخاطب حسین‌(ع)، بشریت است و از این‌رو، باید در برابر رفتار و تبلیغات انحصارگرایانه ایستاد. کسانی که اربعین و راهپیمایی اربعین را محل عقده‌گشایی فرقه‌ای می‌کنند، پیام حسین‌(ع) را درک نکرده‌اند. گروهی را غیرمسلمان، گروهی را غیرشیعه، گروهی را لیبرال، گروهی را غیرولایی، گروهی را شیعه انگلیسی و... می‌نامند و بر طبل تفرقه می‌کوبند. این در حالی است که حسین‌(ع) ‌هنگام حرکت به سمت کربلا، ‌سراغ زهیر عثمانی نیز رفت و او را همراه خود کرد تا آنجا که زهیر در کربلا به شهادت رسید. قطعا کسانی که مسلمانان و شیعیان را شقه‌شقه کرده و تنها خود را بر‌حق می‌دانند، بویی از حقیقت حسین‌(ع) نبرده‌اند، هرچند در راهپیمایی اربعین حضور داشته باشند.

در جنگ ۱۲‌روزه، ملت و تشکل‌های سیاسی و مدنی منتقد، با وجود نارضایتی‌ها، برای حفظ کیان کشور، نقشه دشمنان ایران را نقش بر آب کردند. گروهی که حقیقت را تنها نزد خود می‌دانند، در آن زمان از مقاومت مردم شگفت‌زده شدند و سکوت کردند، اما پس از آتش‌بس، این همدلی برای ایران را زود فراموش کرده و دوباره به تکرار توهم‌های پیشین خود پرداختند. آنان با همین نگاه، هر اقدامی برای توافق در دهه 90 و ابتدای دهه فعلی را ذلت و سازش دانسته و در راه آن سنگ‌اندازی کردند. اکنون نباید اجازه داد واقع‌بینی قربانی توهم این افراد شود. نباید اجازه داد وحدت جامعه ایرانی، قربانی خودبرحق‌پنداری گروهی معدود شود. زمان، زمان واقع‌گرایی در سیاست است. با درک درست از مناسبات بین‌المللی و واقعیت ایران و مشکلات ساختاری آن، باید به سیاست‌گذاری صحیح اقدام کرد. سخن آخر اینکه بیاییم پیام فرامذهبی اربعین را به جهان ارائه دهیم. از عدالت، کرامت و آزادگی انسان، مبارزه با ظلم، فساد، فقر و تبعیض سخن بگوییم و به آن عمل کنیم. مگر نه این است که خطبه‌های سیدالشهدا‌(ع)، امام سجاد‌(ع) و حضرت زینب کبری‌(س) بر همین اساس بنا شده است و هر مسیر دیگری جز کژراهه نیست؟

اربعین، یادآور ارزش‌های جاودان عاشورا و نقشه‌ راهی فرامذهبی است که می‌تواند ضمن احترام به شعائر دینی، با دغدغه‌های روز جامعه پیوند بخورد. این رویکرد به سالار شهیدان، پاسخ‌گوی نیازهای معنوی-اجتماعی زمان ماست.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

اربعین بشارت پیروزی است

سیدمحمد بحرینیان 
یک. حال و هوای اربعین بر جهان تشیع حاکم شده و کسی نیست که سخن و نکته‌ای از آن نشنیده یا تصویری ندیده باشد. در پیاده‌روی اربعین، توده‌های جمعیت همچون رودهای خروشان از هر سو به سمت کربلا سرازیرند و به دریای کربلا می‌ریزند. دریای جمعیت چون به ساحل عظمت عتبه حسینی برخورد می‌کند بر ساحل آرام می‌گیرد و بازمی‌گردد. مردم از نژادها و ملیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف، همه گرد حرم سیدالشهدا علیه السلام می‌گردند و بین‌الحرمین چون نگینی درخشان در تلالو است.
دو. حماسه اربعین، امسال شور دیگری دارد. زوار ایرانی اربعین شاهدند که در میان زوار سایر کشورها چقدر ارج‌وقرب ایران و ایرانی بالا رفته است. عزت دومین دستاورد مقاومت است، دستاورد اول، تفوق بر دشمن و عقب راندن اوست.
سه. نکته دیگر درهم‌آمیخته شدن ایران و آیین است. دین و ملی‌گرایی ما چنان درهم‌آمیخته که این روزها، در هر نوبت نماز جماعت در حرم حسینی، مردم به‌صورت خودجوش شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا می‌دهند و دقیقا در مقدس‌ترین و دینی‌ترین نقطه جهان، سیاسی‌ترین شعار ممکن را سر می‌دهند. این اوج تلاقی دیانت و سیاست در ملت ایران و سایر ملت‌هاست.
چهار. مسئله دیگر انسجام و اتحاد و ازخودگذشتگی مسلمین و به‌ویژه زوار ایرانی است. خود این نکته که جنگ و تهدید و فشار، کمترین اثری در حماسه سالانه اربعین حسینی نداشته و بلکه آن را پرشورتر ساخته پیام محکمی به دوستان و دشمنان است.
پنج. اربعین، تعبیر و تفسیر پایان پیروزمند رزمی است که در عاشورا آغازشده است. امتداد فرهنگ اربعین، ملت ایران و ملت‌های مسلمان را به پیروزی نهایی خواهد رساند، ان‌شاءالله.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

نرم افزار جهانی اربعین

استاد محمدجواد نظافت یزدی 

زیارت اربعین فقط یک پیاده‌روی طولانی نیست؛ این مسیر، دانشگاهی است که در آن اراده‌ها صیقل می‌خورند و روح‌ها تمرین می‌کنند. شاید مهم‌ترین درسی که این حرکت به زائر می‌دهد، «ریاضت» باشد؛ نه به معنای آزاردادن جسم، بلکه ورزش دادن روح و جنگیدن با نفس اماره. هر انسان دو بُعد دارد: عقلانی و حیوانی. بُعد حیوانی همان نفس اماره است که اگر بر عقل غالب شود، انسان را از مسیر انسانیت به ورطه سقوط می‌کشاند. امیرمومنان(ع) فرموده‌اند: اگر عقل بر شهوت غلبه کند، انسان از فرشته بالاتر است و اگر شهوت غالب شود، از حیوان پست‌تر خواهد شد. نکته این‎جاست که ما با بُعد حیوانی بیدار به دنیا می‌آییم، اما عقل ما خواب است و تنها در بستر تربیت بیدار می‌شود. پیاده‌روی اربعین یکی از همان بسترهای تربیتی است. در این مسیر، انسان با دشواری‌ها روبه‌رو می‌شود، اما همین سختی‌ها فرصت می‌سازند تا عقل فرماندهی را به دست بگیرد. تاریخ نشان داده که بسیاری از قهرمانان معنوی در چنین میدان‌هایی ساخته شده‌اند؛ همان‌طور که در دوران دفاع مقدس، بسیاری از شهدا حتی اگر پیشتر هم خوب بودند، در جبهه به کمال رسیدند. اگر امروز خودسازی نکرده باشیم، فردا در میدان امتحان، همان‌طور که عافیت‌طلبان، امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، ما نیز کم خواهیم آورد. پیاده‌روی اربعین، سختی و لذت را درهم آمیخته است. کمی تشنگی و گرما و سپس نسیمی خنک یا جرعه‌ای آب، لذتی می‌بخشد که در رفاه دایمی یافت نمی‌شود. این ترکیب، بهترین شکل ریاضت است؛ زیرا سختی محض ممکن است دل را بزند، اما اربعین با این تعادل، روح را هم مقاوم می‌سازد و هم شاداب. امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه فرموده‌اند: «انما هی نفسی أروضها بالتقوی» ؛ نفس خود را با تقوا ریاضت می‌دهم تا در روز بزرگ قیامت، آسوده باشم و در لغزشگاه‌های دنیا نلغزم. اربعین، تمرینی برای همین استقامت است. اگر امروز در این مسیر سخت اما پرلذت گام برداریم، فردا در صراط دنیا و آخرت، محکم خواهیم ایستاد.
عبور از فردگرایی
این سفر، تنها یک تجربه فردی نیست؛ بلکه تمرین «زندگی جمعی» است. اسلام بر کار جمعی تأکید دارد: «تَعاوَنوا علی البرّ و التقوی» . حرکت گروهی، انرژی مضاعفی به انسان می‌دهد و نوجوان را از فردگرایی به سوی جمع‌گراییِ مثبت می‌کشاند. این جمع، روحی مشترک دارد که بر اعضایش اثر می‌گذارد و همین پیوند، مقدمه‌ای برای ساختن جامعه‌ای همدل و مقاوم است.
نمایش آرمان‌شهر مهدوی
از سوی دیگر، اربعین تصویری از «آرمان‌شهر مهدوی» به نمایش می‌گذارد. در این مسیر، برادران اهل سنت، مسیحیان و حتی غیرمسلمانان با روی باز خدمت می‌کنند. همه بر سر یک سفره می‌نشینند و کرامت انسانی در اوج خود دیده می‌شود. همین تصویر است که رسانه‌های قدرت‌های بزرگ از نمایش آن هراس دارند؛ زیرا این شکوه، فطرت‌ها را بیدار و دل‌ها را به اسلام جذب می‌کند.
سرمایه‌گذاری برای آینده
سرمایه‌گذاری برای اعزام نوجوانان به اربعین، هزینه نیست؛ پیشگیری از بسیاری آسیب‌های اجتماعی است. اگر امروز هزینه این سفر نشود، فردا باید چند برابر برای زندان‌ها و ناهنجاری‌ها خرج کنیم. حتی خانواده‌هایی که فرزند ندارند، می‌توانند در تربیت فرزندان دیگران سهیم شوند؛ این از «باقیات صالحات» است که تا سال‌ها و نسل‌ها، ثوابش باقی می‌ماند.
یک نرم‌افزار فرهنگی آماده
اربعین یک نرم‌افزار فرهنگی آماده است که با کمترین هزینه می‌تواند نسل آینده را حسینی و مقاوم تربیت کند. این فرصت را باید شناخت، قدر دانست و برای بهره‌برداری کامل، آن را با برنامه‌ریزی، حمایت و حضور مربیان متعهد همراه کرد. اگر امروز این نهال را بکاریم، فردا در صف یاوران مهدی(عج) ثمر خواهد داد.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

تصویرسازی اربعین و رهایی از تلهٔ آینده‌های پیش‌فرض

مصطفی زمانیان

 مراسم راهپیمایی اربعین در سال‌های اخیر به یکی از بزرگ‌ترین رخدادهای اجتماعی و دینی جهان تبدیل شده است. بااین‌حال، در عین غنای معنوی و قدرت همبستگی اجتماعی این حرکت، نوع تصویرسازی و روایت‌پردازی از اربعین همچنان دچار کاستی‌های مهمی از جمله غلبه عاطفه و احساس بر عمق‌بخشی معرفتی و کارگشایی روزآمد و نیز گرفتاری در کلیشه‌های تکراری و بعضاً سطحی است. در مقابل و در شرایطی که منطقه غرب آسیا با تهدیدهای امنیتی از سوی رژیم غاصب و جنگ‌گستر اسرائیل و نیز بحران‌های متعدد انسانی نظیر محاصره و کشتار مردم بی‌گناه غزه، زیست‌محیطی از جمله کم‌آبی شدید و قطبیدگی‌های مذهبی، اجتماعی و سیاسی در بین جوامع کشورهای منطقه مواجه است، اربعین می‌تواند نقش مهمی در بازتعریف روایت انسان‌گرایانه و مسئولانه از تشیع و نهضت جهانی اصلاح‌گر حضرت سیدالشهداء ایفا کند. اما این امر مستلزم آن است که به‌جای پرداختی صرفاً مناسکی از اربعین و با گذر از آینده‌های پیش‌فرض و گذشته‌گرای این رویداد پرظرفیت، به بازطراحی نوآورانه تصویر اربعین، با نگاهی جهانی، خلاقانه در نسبت با نظام مسائل آینده اهتمام کرد. تصویری که بتواند امکان‌های قدرت‌بخش نهفته در این حرکت اصیل و عمیق را شناسایی کرده و اربعین را از یک رویداد صرفاً مذهبی و منطبق با الگوی سنتی، به یک تجربه بین‌المللی قابل‌درک، هم‌ذات‌پندارانه، الهام‌بخش و حرکت‌آفرین برای مخاطبان جهانی‌اش تبدیل کند؛ مخاطبانی که شاید با مبانی اعتقادی شیعه آشنا نباشند، اما با پیام‌های انسانی این مسیر می‌توانند ارتباط برقرار کنند. 

از این منظر، هشت محور پیشنهادی زیر برای تحول در روایت و تصویر اربعین ارائه می‌شود. 
1- از روایتی صرفاً سوگوارانه و حزن‌انگیز به روایتی مسئولیت‌ساز، شورانگیز و فعالانه در قبال آینده: تغییر روایت اربعین از تمرکز صرف بر ماتم، به بازنمایی نقش شیعه به‌عنوان نیروی فعال برای حمایت از مظلومان، دعوت به عدالت جهانی و مبارزه با استکبار و بی‌عدالتی. این نگاه، چهره‌ای پرتحرک، کنشگر و معنادار از تشیع در سطح بین‌المللی ارائه خواهد داد. مغناطیس زیارت از زائر اربعینی فردی مسئول و باورمند به رسالت آینده می‌سازد که در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات جامعه، نه‌تنها سکوت نمی‌کند، بلکه فعالانه و شورانگیز سهم خود را در قبال آینده برمی‌گزیند تا نشان دهد امتدادبخش کاروان آزادی‌بخش سال ۶۱ هجری است. زائر اربعین پیوند خود با سالار شهیدان را صرفاً در اندوه یا لَیتَنا کنّا مَعَک در گذشته نمی‌داند، بلکه با اذعان به نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ، با رویکردی آینده‌گرا عهد خود با امام را یادآور می‌کند تا امتدادبخش نهضت حیات‌بخش عاشورا در جهان باشد. 

2- از تمرکز بر خدمات‌رسانی صِرف به میدان‌سازی برای تأمل معرفتی و روایت‌سازی جهانی: مواکب با عبور از تمرکز صرف بر خدمت‌رسانی لجستیکی و مراکز صرفاً خدماتی، جریان اربعین را به بستری فعال برای گفت‌وگوی معرفتی و تولید روایت‌های جهانی مردم‌پایه تبدیل کنند. این تحول با دو محور عملیاتی پیگیری می‌شود. از این رهگذار ایده اکسپو اربعینی و طراحی یک پلتفرم نمایشگاهی و بین‌المللی برای عرضه توانمندی‌های اجتماعی، اقتصادی، فناورانه و روایت محصولات فرهنگی و نوآوری‌های اجتماعی اربعین در مقیاس جهانی، در مسیر اربعین و بعداً با قابلیت برگزاری در شهرهای مختلف جهان به‌صورت دوره‌ای قابل‌توجه است. همچنین تشکیل هسته‌های قدرتمند مردمی از طریق ایجاد شبکه‌های چابک و متصل از فعالان فرهنگی، رسانه‌ای، اقتصادی و اجتماعی در نقاط مختلف جهان که روایتگری و ترویج ارزش‌های اربعین را در طول سال پیش ببرند از جمله همین ایده‌هاست. این گذار، اربعین را از رخدادی مقطعی به جریانی جهانی و مستمر در دیپلماسی مردمی ارتقا می‌دهد. 

3- از تصویری مصرف‌گرا و بعضاً اسراف‌کارانه به چهره‌ای دغدغه‌مند نسبت به فقر و بحران‌های انسانی منطقه: با در نظر گرفتن شرایط انسانی در غزه و سایر نقاط جهان اسلام، بازنگری در شیوه‌های اطعام و نمایش ظاهری موکب‌ها ضرورت دارد. تصویری که امروز از اربعین به دنیا مخابره می‌شود باید به‌جای تصویری صرفاً باشکوه و پرزرق‌وبرق از اطعمه و اشربه، نمایانگر روح هم‌دردی، کرامت انسانی و عدالت‌خواهی شیعی باشد. 

4- از نمادهایی صرفاً آیینی و سنتی به نشانه‌هایی تمدنی و جهانی برای انتقال پیام مشترک به جهان: المان‌هایی چون چای عراقی، کتل‌ها و سیاه‌پوشی گسترده، در عین ارزش آیینی‌شان، نیازمند بازآفرینی خلاق برای مخاطبان جهانی‌اند. می‌توان با طراحی بصری نوآورانه، عناصر سنتی را در قالب‌های مدرن‌سازی‌شده، با پیام‌های جهانی مانند صلح و عدالت‌طلبی بازنمایی کرد. 

5- از بازنمایی محدود یک هویت مذهبی خاص به صحنه‌ای دعوت‌گرایانه و فراگیر برای گفت‌وگو و مشارکت بین‌ادیانی: اربعین می‌تواند به چهارچوبی فراتر از تعلق به یک هویت مذهبی خاص و عرصه‌ای جهانی برای تقویت گفت‌وگوی ادیان، هم‌افزایی فرهنگی و نمایش وحدت انسانی بدل گردد. طراحی بخش‌هایی از مسیر با تمرکز بر پیام‌های مشترک الهی و اخلاقی، راه‌اندازی موکب‌هایی با محوریت هم‌سخنی ادیان ابراهیمی و دعوت فعال از اهل‌سنت و مسیحیان و دیگر جوامع معنویت‌گرا، می‌تواند اربعین را به الگویی از هم‌زیستی معنوی و انسجام جهانی ارتقا دهد. 

6- از اطلاع‌رسانی خبری تا روایتگری معنامحور، هوشمند و به لحظه برای جامعه جهانی: مدل سنتی اطلاع‌رسانی اربعین، عمدتاً مبتنی بر بازتاب‌های خبری کلیشه‌ای، محدود و تأخیری بوده که توانایی خلق روایت‌های تأثیرگذار برای افکار عمومی جهانی را ندارد. در عصر حکمرانی روایت و جریان‌سازی رسانه‌ای، باید از صرف انتقال خبر عبور کرد و به سمت روایتگری هم‌زمان، چندلایه و هوشمند پیش رفت. این روایتگری باید متناسب با لحن، ذائقه و پرسش‌های مخاطبان جهانی طراحی شود و پوشش زنده با زبان‌های گوناگون، بهره‌گیری از ابزارهایی مانند واقعیت افزوده (AR)، پلتفرم‌های تعاملی، روایت‌های بومی‌سازی‌شده و تولید محتوای احساسی/ تحلیلی در لحظه را دربرگیرد. 

7- از چهره یک آیین صرفاً مذهبی گذشته‌گرا به تصویری توسعه‌گرا از یک ملت-حرکت خالق آینده: اربعین، اگرچه ریشه در باورهای عمیق مذهبی دارد، اما در جهان امروز می‌تواند فراتر از یک آیین دینی و به‌مثابه‌ نماد یک حرکت اخلاقی، زیست‌محیطی و توسعه‌گرا که بازتابی از مسئولیت‌پذیری تمدنی تشیع در قبال آینده زمین و جامعه بشری به تصویر کشیده شود. با توجه به بحران جهانی آب، تغییرات اقلیمی و گسترش مخاطرات زیست‌محیطی، لازم است جلوه‌های این حرکت مردمی نیز بازتعریف شود تا در ذهن مخاطب جهانی، با رفتارهایی آگاهانه، پایدار و الگوآفرین پیوند بخورد. ترویج استفاده بهینه از منابع طبیعی به‌ویژه آب، مقابله با اسراف غذایی در موکب‌ها، طراحی موکب‌های سبز با مصرف انرژی پایدار، بازیافت پسماندها، کاهش ردپای کربنی مسیر پیاده‌روی و حتی آموزش‌های زیست‌محیطی در حاشیه این رویداد، می‌تواند چهره‌ای جدید و هوشمند از این مناسک به جهانیان عرضه کند. 

8- از تقویم‌گرایی و اجرای سالانه یک حرکت جمعی به یک نهاد اجتماعی زنده و مستمر در تمام سال: اربعین اگرچه در یک بازه زمانی مشخص از سال رخ می‌دهد، اما ظرفیت آن به‌هیچ‌وجه محدود به تقویم نیست. تحول اساسی در فهم و بهره‌برداری از این پدیده، آن است که اربعین نه به‌مثابه یک مناسک محدود، بلکه به‌عنوان پلتفرمی زنده و درحال‌توسعه از تعاملات اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای بین ملت‌ها در نظر گرفته شود. ‌گذار از «رویداد» به «روند»، از «زمان خاص» به «زیست‌جهان مستمر»، و از «حرکت محلی» به «پلتفرم جهانی»، آینده نوینی را برای اربعین ترسیم می‌کند که در آن اربعین نه‌فقط تکرار سنواتی یک آیین مذهبی، بلکه موتور محرک یک تمدن نوظهور مردمی خواهد بود که در آن مؤلفه‌های همبستگی، مسئولیت‌پذیری و عدالت‌خواهی در تمام سال جاری باشد. 
در این مسیر، می‌توان از درون جامعه اربعینی شامل میلیون‌ها داوطلب، کنشگر، هنرمند، خیر و رسانه‌گر مردمی، نهادی شبکه‌ای از کنشگران میان‌مرزی و فراملی پدید آورد که می‌تواند در همکاری‌های فرهنگی و آموزشی بین شهرهای ایران و عراق گرفته تا پروژه‌های نوآورانه اقتصادی و اجتماعی مؤثر قرار گیرد. 

مروری بر یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ مردادماه ۱۴۰۴

آفرینش «سوژه تاریخی» از پس یک تجربه زیسته در اربعین حسینی

جعفر حسن‌خانی

راهپیمایی اربعین صرفا یک آیین مذهبی بزرگ نیست، بلکه یک «تجربه زیسته‌ مشترک» است که در مدار آن، انسان‌ها با بدن‌های خسته، گام‌های هماهنگ و روایت‌های مشترک‌شان، خاطره‌ای جمعی می‌سازند و از دل آن یک «مای جمعی» تازه پدید می‌آید. این «ما» صرفاً جمع جبری زائران نیست، کیفیتی است که در مسیر شکل می‌گیرد، خود را در لحظه می‌آفریند و به ‌مثابه یک «سوژه تاریخی» در «اکنون» حاضر می‌شود؛ سوژه‌ای که می‌تواند سخن بگوید، دست به کنش بزند و افق‌های تازه‌ای برای زیست جمعی بگشاید.
زیسته مشترک در اربعین از جزئی‌ترین امور آغاز می‌شود. تاول‌های پا، لیوان‌های آب، استراحت زیر سایه‌ موکب‌ها، دعاهایی که جمعی زمزمه می‌شود و راهی که همه‌ این عناصر پراکنده را به یک متن واحد بدل می‌کند. بدن در حال حرکت، زبان مشترکی می‌شود که همه می‌فهمندش؛ طبقه، ملیت و لهجه در ریتم پیاده‌روی فرومی‌کاهد و هویتی سیال و در عین حال معنادار شکل می‌گیرد. در این بستر، «من»‌های منفرد با تعلیق موقت حریم‌های فردی، در یک «ما» حل نمی‌شود، بلکه «ما» را می‌سازد. مایی که از جمع کردن افراد تفاوت دارد و محصول یک عمل مشترک است و نمی‌توان آن را صرفا به همراهی همزمان تقلیل داد.
موکب‌ها در این میان نقش یک زیرساخت عاطفی و اخلاقی را ایفا می‌کنند. آنچه توزیع می‌شود فقط غذا و نوشیدنی نیست؛ اعتماد، کرامت و دیده ‌شدن نیز توزیع می‌شود. این «اقتصاد نذر» که در آن بخشش به انتظار معوض گره نخورده به هر کنش کوچک، معنایی فراتر از فایده‌گرایی می‌دهد. فردی که آب تعارف می‌کند یا کف پای کسی را می‌شوید، صرفاً خدمتی ارائه نمی‌دهد، بلکه در ساختن معنای جمعی شریک می‌شود. همین شبکه‌ ظریف بخشش، با تکرار و تداوم، به حافظه‌ مشترک بدل می‌شود و این حافظه‌ در سال‌های بعد، شوق بازگشت و استمرار «ما» را تغذیه می‌کند.
خاطره‌ جمعی اربعین، تنها یادآوری واقعه‌ای تاریخی نیست. نوعی «اکنون‌سازی تاریخ» است. سوگواری، روایت رشادت و همراهی جمعی منجر به این می‌شود مرز میان «آن‌ زمان» و «این ‌زمان» فروکاهد. گویی زمان قدسی بر زمان عادی فرود می‌آید و مسیر، به موقعیت و آنی بدل می‌شود که گذشته و حال را در هم می‌تند. در این آن و موقعیت شکوهمند، زائر نه تماشاگر یک اسطوره که کنشگر آن می‌شود.  
با راه رفتن، روایت را ادامه می‌دهد و آن را به لحظه‌ حال متصل می‌کند. حاصل، ظهور «سوژه‌ای تاریخی» است که از دل آیین بیرون می‌آید و در ساحت اجتماع سخن می‌گوید.
از منظر اجتماعی، راهپیمایی اربعین یک «آیین - جنبش» است؛ آیینی که همچون جنبش، ظرفیت بسیج، سازمان‌یابی افقی و تولید همبستگی دارد و حاصل آن می‌شود نظمی خودانگیخته که هیچ دولتی توان سامان آن را ندارد. این رویداد جنبشی است همچون آیین؛ مبتنی بر تکرار، معنا و پیوندهای نمادین. نظم مسیر نه به اتکای یک فرماندهی متمرکز، بلکه از طریق قواعد ضمنی، عادت‌های مشترک و مراقبت‌های متقابل شکل می‌گیرد. این شکل «حکمرانی میدانی» که در آن انبوه افراد با حداقل تعارض حرکت می‌کنند خود به خودآموزی جمعی می‌انجامد. انضباطی نرم، مسؤولیتی داوطلبانه و حساسیتی نسبت به دیگری که به زندگی روزمره نیز قابل انتقال است. این تجربه، در سطح هویتی نیز تکثیر می‌شود. «ما»ی اربعین لزوماً مرزهای ملی را به رسمیت نمی‌شناسد و تنها به یک زبان یا قوم محدود نمی‌ماند. در مسیر، تفاوت‌ها به ‌جای حذف، قاب‌بندی می‌شود. هر کس با سرمایه‌ فرهنگی و عاطفی خود می‌آید اما در چارچوبی مشترک حرکت می‌کند. نتیجه، صورت‌بندی یک «ما»ی چندلایه است شامل مای محلی و فرامحلی، مذهبی و انسانی، آیینی و اجتماعی. همین چندلایگی است که «ما» را از تبدیل شدن به ایدئولوژی‌های خشک دور می‌کند و آن را به تجربه‌ای زیسته و ملموس که گوهر آن «محبت و ولایت» است، نزدیک نگه می‌دارد. اگر خاطره‌ جمعی را «انباشت معنادار تجربه» بدانیم، اربعین یکی از بزرگ‌ترین کارگاه‌های تولید چنین انباشتی است. هر روایت شخصی در آن، آجر کوچکی در بنای یاد جمعی است که از آن جمله می‌توان به عکس‌ها، قصه‌ها، لحظه‌های کمک و دریافت کمک، رفاقت‌های کوتاه‌مدت و قرارهای سال بعد اشاره کرد. هنگامی که این خرده‌روایت‌ها تکرار می‌شود، به الگو بدل می‌شود و در ذهن‌ها و زبان‌ها رسوب می‌کند. این رسوب، نیروی همبستگی را پایدار می‌کند و «ما» را از هیجان لحظه‌ای به یک پیوند معنا‌مند تکرارشونده ارتقا می‌دهد. سوژه‌ تاریخی برآمده از اربعین، یک سوژه‌ قائم ‌به ‌ذات نیست. در رابطه زاده می‌شود و در کنش جمعی استمرار می‌یابد. او نه قهرمان منفرد، بلکه فاعل ارتباطی است. با بخشیدن و پذیرفتن، با نظم دادن و تبعیت کردن، با روایت و گوش دادن، یک عقل ارتباطی خاص شکل می‌گیرد. این فاعلیت ارتباطی که شکلی از عقل ارتباطی را اراده کرده، منطق دیگری در برابر فردگرایی منزوی می‌نشاند؛ منطقی که در آن شأن انسان در قابلیت پیوند خوردن با دیگری تعریف می‌شود. با این همه، این «ما»ی نوظهور شکننده هم هست؛ اگر به اخلاق روزمره ترجمه نشود، به خاطره‌ای زیبا اما بی‌اثر فرومی‌کاهد. چالش پس از بازگشت آغاز می‌شود. آیا می‌توان منطق نذر و هدیه، حوصله‌ صف، رعایت نوبت، حساسیت به خستگی دیگری و آمادگی برای کمک را به محله و محل کار و نهادهای کوچک اجتماعی منتقل کرد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آنگاه اربعین تنها دیگر «یاد» نیست، بلکه «یادده» است و حاصلش حافظه‌ای است که می‌آموزد چگونه جمع بسازیم و جمع را نگه داریم. 
در نهایت، راهپیمایی اربعین را می‌توان صحنه‌ای دانست که در آن بدن‌ها، اشیا و نشانه‌ها در یک کنش مشترک به هم می‌پیوندند و از دل این پیوند، یک «مای جمعی» تازه و یک «سوژه تاریخی» در جهان امروز حاضر می‌شود. این صحنه نه بیرون از زندگی، بلکه امتداد آن است؛ راهی که از خانه‌ها آغاز می‌شود و پس از کربلا، دوباره به خانه‌ها بازمی‌گردد اما چیزی را در میان گذاشته است که می‌تواند مناسبات ما را دگرگون کند؛ تجربه‌ زیسته‌ مشترک و خاطره‌ جمعی مشترکی که هر سال بازآفریده می‌شود و هر بار، «ما» را کمی تبدیل به مای دیگر می‌کند.
 اربعین در این معنا، تمرین مکرر ساختن «ما»ست و همین تکرار، آن را از یک واقعه‌ گذرا به شاهراهی برای آفرینش وضعی جدید و به صحنه آمدن یک سوژه تاریخی تبدیل می‌کند

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات